Web Analytics Made Easy - Statcounter

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- این یادداشت هنگامی نوشته می‌شود که پیکر پژوهش‌گر سترگ و مورخ و جامعه‌شناس فقید - دکتر ناصر تکمیل همایون- از امام زاده حسین قزوین به بهشت حسینی این شهر تاریخی تشییع شده و در خاک سرزمینی که عاشقانه دوست می‌داشت، آرام گرفته است.

  وجه غالب شخصیت او طی 60 سال بروز داشت همین ایران‌دوستی، ایران‌پژوهی و ایران‌ستایی بود و به خاطر همین با این‌که در فرانسه  دو رشتۀ تاریخ و جامعه‌شناسی را تا اخذ دکتری پیموده و شخم زده بود به ایران بازگشت و پس از اتفاق تلخ در آغاز دهۀ 60 و خلاصی از آن نیز باز در ایران ماند و ماند و کار کرد و کار کرد و یک لحظه از یاد ایران و دکتر محمد مصدق فرونکاست و ابایی هم نداشت که وقتی از او پرسیدند "چرا در کار تحقیقی شما دربارۀ زندگی سیاسی مصدق در دورۀ قاجار نکتۀ انتقادی وجود ندارد"، پاسخ دهد: چون انتقادی نیافتم!

  از این رو نمی‌رنجید اگر به او بگویند: "مورخ مصدقی" چون مصدقی‌بودن را مترادف با وطن‌دوستی می‌دانست ولی این مصدقی‌بودن چنان نبود که او را به تعصب وادارد و در مواضع سیاسی همچون رفیق شفیق و قدیمی خود که از قتل فجیع او سخت رنجور شد - داریوش فروهر- چنان باشد که با دیگران نجوشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  تکمیل‌همایون قلم بسیار شیرینی هم داشت و مثل یک روزنامه‌نگار با جزییات و توصیفات می‌نوشت و قلم خشک آکادمیک نداشت. هنوز طعم مطلبی که دربارۀ دروازه‌های قدیم تهران نوشته بود زیر زبانم است و دریغ که یک ساعت کتابخانه را زیر و رو کردم تا آن مطلب را پیدا کنم و نشد تا نشان دهم چه نثری داشته و چه تهران‌پژوهی بوده این زاده و بالیدۀ قزوین و کوچیده به تهران و چه انسان شریف و عمیقی بود این مرد که دانش زیاد او را به وادی غرور نینداخته که فروتن‌تر کرده بود و به تعبیر شاملو در "ارتفاع شکوه‌ناک فروتنی" می‌ایستاد و جدای محمد مصدق از یاد  دکتر غلامحسین صدیقی -استاد خود- نیز فرونمی‌کاست و البته فراتر از همۀ اینها عاشق ایران بود و دوری از آن را تاب نمی‌آورد و حتی دربارۀ آن سال‌های زندان بعد از انقلاب که در بخشی از آن زیر تیغ اعدام هم بود می‌گفت شاید اگر از ایران رفته بودم حس تلخ‌تری داشتم؛ این جمله را در پایان یکی از نشست‌های انجمن فرهنگی افراز فرصت گفت‌و‌گو دست داد به خودم گفت وقتی می‌خواستم بدانم واقعا به اولین رییس جمهوری ایران پس از برکناری پناه داده بود یا اتهام بود هر چند آن روز طفره رفت ولی بعدتر در خاطرات خود توضیح داد از جنس پناه‌دادن بوده نه مخفی کردن و ابوالحسن بنی‌صدر هم پس از چندی از خانۀ او رفت و نقشه خروج مخفیانه را جای دیگر ریخت.

  تنها دفاع او در دادگاه او این بود که به من پناه آورده بود و در فرانسه رفیق بودیم (بنی‌صدر به ناصر می‌گفت: تکمیل) و نگران جان اولین رییس جمهور بوده تا قدری فضا آرام شود اما بعد به عکس تندتر شد و بنی‌صدر رفت و او به زندان افتاد و حکم اعدام هم  صادر شد اما با وساطت و در واقع مداخله مستقیم آیت‌الله منتظری بر اساس شناخت خودشان و کثیری از چهره های دانشگاهی و سیاسی، حکم لغو و پس از چند سال آزاد شد.

  وقنی دکتر پرویز ناتل خانلری که وزیر کابینۀ اسدالله عَلَم بود و صورت جلسه هیأت دولت در برخورد با قیام 15 خرداد 1342 را امضا کرده بود بیش از 100 روز در زندان نبود و اعتبار و اشتهار فراوان علمی و ادبی به داد او رسید یا دکتر حسین خطبیی رییس طولانی مدت جمعیت شیر و خورشید سرخ -زیر نظر شمس پهلوی - و دکتر حسین شیخ‌الاسلام‌زاده وزیر بهداری دولت هویدا هم به خاطر خدمات ادبی و علمی و پزشکی از اعدام جِسته و آزاد شده بودند چرا ناصر تکمیل همایون که از تبار آنان از حیث سیاسی نبود و چون آنان برای ایران کوشیده بود، نه؟

 اعدام نشد و در سال 64 آزاد شد اما حالا یک استاد دانشگاه و نویسنده و پژوهش‌گر با سال‌ها مبارزه با رژیم گذشته و دو دکتری تاریخ و جامعه شناسی از فرانسه و سابقۀ معاونت وزارت در دولت موقت مهندس بازرگان رسما بیکار و تنها و محروم از تدریس شده بود. مثل دکتر حسن توانایان‌فرد نمی‌خواست برای امرار معاش به مسافرکشی روی آورد و یا مانند دکتر ناصر کاتوزیان استاد برجستۀ حقوق سال‌ها در عسرت زندگی کند تا دریابند با یکی از نویسندگان پیش‌نویس قانون اساسی چقدر بد کرده‌اند.

  در این دوران تیره نوری تابید و دکتر محمود بروجردی داماد امام خمینی به او پیشنهاد داد با همان موقعیت دانشگاه به پژوهشگاه مطالعات و علوم انسانی در یوسف آباد (چهارراه آ.اس.پ) برود و به تحقیق و نه ندریس بپردازد چرا که در فرانسه هم اوقات فراغت و بعد اشتغال خود را در کتابخانه می‌گذراند و این که به میان کتاب‌ها بازمی‌گشت انگار از زندان به بهشت رفته است و انصافا دکتر بروجردی محیط آنجا را حفظ کرد تا وقتی به دست دیگری افتاد که دکتر سروش را تاب نیاورد و قصه های دیگر که خارج از این موضوع است.

   دکتر بروجردی به رغم نسبت بسیار نزدیک خود با بینان‌گذار جمهوری اسلامی به ریاست همان پژوهشگاه بسنده می‌کرد و البته طبیعی بود که روی حرف او وزیر و نخست‌وزیر هم حرف نزنند و استادان و پژوهش‌گران با خاطری آسوده و فراغ بال کار می‌کردند.

  پس کنج دنجی به تکمیل همایون داد که تا 20 سال خانۀ دوم او بود تا سال 84 که بازنشسته شد و از خوش‌وقتی های من این بود که در 10 سال اول دو سه بار او را دیدم نه در آن مؤسسه که در مؤسسه گل و گیاه خودمان که در آن نزدیکی ها بود و لذت می‌بردم که انتظار نداشت وقتی برای خرید گیاه آمده دربارۀ تاریخ و فرهنگ حرف بشنود اگرچه تا به سیاست گریز می‌زدم نقطۀ پایان  می‌گذاشت و احساس می‌کردم می خواهد بگوید: از آن دنیا آمده‌ام، دست بردار جوان!

  او در 25 آبان 1401 گذشت یعنی 40 سال بعد از سال 61 یا کمی قبل تر و بعدتر که به اتهام اختفای اولین رییس جمهوری ایران به اعدام محکوم شد. مخالفان حکم اعدام دو استدلال مهم دارند: نخست این‌که چه بسا بعد از اعدام مشخص شود فرد بی‌گناه بوده و فرصت جبران نباشد حال آن که در زندان همچنان می تواند برای اثبات بی‌گناهی یا متناسب نبودن مجازات با جرم و بزه بکوشد. دوم این که با گذر زمان چه بسا نظر حکم دهنده رقیق یا شاکی منصرف شود و او در بازگشت به جامعه منشأ خدمات تازه شود. کما این‌که دیدیم دکتر شیخ‌الاسلام‌زاده سال‌ها در بیمارستان پارس کار کرد و همان جا هم می‌خوابید. یا احسان نراقی در یونسکو یا دکتر خطبیی.

  آن حکم اگر اجرا می شد 40 سال زندگی بعد از تکمیل همایون گرفته شده بود در حالی که خوش بختانه بعد سه چهار سال آزاد شد و در فاصلۀ سال‌های 64 تا همین اواخر یک دَم از فعالیت فرهنگی بازنایستاد و بیش از نهادهای بودجه‌خوار کم‌مصرف تولید فرهنگی و ثمر داشت. (راستی تا یادم نرفته مراد از اعدام در این فقره ناظر به اعدام غیر‌قصاصی است).

   اگر مجالی برای گفت‌و‌گوی تفصیلی دست می‌داد شاید می‌پرسیدم علاقۀ شما به نادرشاه افشار - که سبب شد نام فرزند خود را نیز نادر بگذارید-  به خاطر دوستی دیرین با دکتر رضا شعبانی است که نادرپژوه‌ترین مورخ ایرانی است یا سبک نادر را نمی‌پسندید چرا که به هر حال پادشاه بود و جهان‌گشای و شما مصدقی هستید و شاید هم پاسخ می‌داد مهم ایران‌دوستی است چه در نادر بروز کند چه در مصدق و شاید هم به طنز می‌گفت نام فرزندم را نادر گذاشتم تا به نام خودم (ناصر) شبیه باشد! این نکتۀ آخر آمد تا بدانیم تاریخ‌پژوهی او چه عمق دل‌چسبی داشت و از همه مهم‌تر این که هم در کتابخانه بود و هم در جامعه. هم استاد آکادمیک هم اهل تعامل با رسانه‌ها.

 کمترین حق او این بود که این روزها تصویر تهران‌پژوه را در جای‌جای تهران ببینیم و البته چه جای نقد به شهرداری کنونی وقتی احمد مسجد جامعی نوشت در دوران قبل هم این مجال فراهم نیامد اگرچه در محافل و مجامع حضور داشت و با مزه‌تر از همه رونمایی از کتاب "دروازه غار" در قهوۀ خانۀ رمضان یخی بود و آقای مسجد جامعی نوشته از این پیشنهاد بسیار استقبال کرد و گفت خاطرۀ باشگاه کارگران در سال‌های اول انقلاب را هم برای او تازه می‌کند. مورخ و جامعه شناس باید در متن جامعه باشد و ناصر تکمیل همایون، چنین بود...

 

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۲۷۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نخبه کنکور انسانی بر اثر مسمومیت گاز منوکسید کربن جان باخت

به گزارش قدس آنلاین زکریا اشکپور مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی مازندران اظهار داشت: ساعت ۱۱ امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت، خبر گازگرفتگی حادثه به مرکز ارتباطات اورژانس مازندران اعلام و درخواست بالگرد توسط درمانگاه محمدآباد داده شد که بلافاصله بالگرد اورژانس به پرواز در آمد.

در این حادثه دکتر سید احمد نصرالهی جراح دندانپزشک و پرسنل بیمارستان امام ساری به همراه فرزندش سیداسماعیل نصرالهی نخبه و رتبه برتر کنکور سال گذشته رشته علوم انسانی بر اثر نشت گاز در ویلای شخصی خود در روستای پاجی و میانای ساری دار فانی را وداع گفتند.

این مسئول تصریح کرد: همسر دکتر نصرالهی نیز به دلیل مسمومیت با مونوکسید کربن دچار افت سطح هوشیاری شده بود، ولی با انجام لوله‌گذاری در نای نیاز به انتقال به مرکز درمانی داشت که به شهرستان ساری و بیمارستان امام خمینی (ره) منتقل شد.

منبع: خبرگزاری تسنیم

دیگر خبرها

  • (ویدئو) روایت زنده‌یاد ناصر چشم‌آذر از ساخت موسیقی متن فیلم «ای ایران»
  • تابستان امسال خاموشی نخواهیم داشت
  • رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدست‌سازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکاف‌های عمیق‌تری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم می‌بینیم/ گروه‌های مختلف مردم به همدیگر احترام می‌گذارند
  • جان باختن پدر و فرزند در ویلای شخصی
  • جانباختن تلخ نخبه کنکور سراسری در ویلای شخصی پدر
  • جان باختن نخبه کنکور در ویلای شخصی/ جزئیات
  • نخبه کنکور انسانی بر اثر مسمومیت گاز منوکسید کربن جان باخت
  • ایمان برای انسان مؤمن امنیت به ارمغان می‌آورد
  • بیماری مخفی هیتلر / لحظه انفجار تنها نبردناو انگلیسی در جنگ جهانی / خاکسپاری امیلیانو زاپاتا قهرمان مکزیک / تصاویری از زندگی و اعدام موسولینی
  • دکتر طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است